رو به سختی روزگاری ای رها
بین خلقی سخت کوشی برملا
خرج مردم با درآمد زندگی
جان من تنظیم لا در یوزگی
هر که را سرمایه ای اندک دلا
در تقلا در چه کاری صرف ها
بخل ورزی آن زمانی آشکار
همچو قحطی سخت ایامی چه کار
از خدا گفتار نقلی مردمان
رو فراموشی نه بخشش بین تان
گر چه درآن روزگاری شد عیان
خوار نیکان بین هر یک از بدان
بین بدها پخش هر پستی مقام
منزوی نیکان به نیکی بین عام
چاره ای باید چه کاری مردمان
دست گرگان در اسارت نیکوان
ولی اله بایبوردی