مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» یکّه تنهایم چه بسیارند کین

یکّه تنهایم چه بسیارند کین


این دعا را خواند جدّش مصطفا

دید در خوابش بفرمودش دلا


حق تعالا می کند دشمن هلاک

ای وجود نازنین فرزند پاک


ای بسا دشمن به رویم خنجری

کینه دارد می کشد یا ربّ ، بری


نیزه اش را کرد تیزی سوی من

چاق کردش تا زند پهلوی من


در هم آمیزد به زهری نیزه اش

نوک پیکانش همان رخشنده اش


جانب ام کرد استوار ای ربنا

هر نظر پاید مرا دارد بلا


هر بدی را تا رساند او به من

زهر تلخش را کشاند با سخن


کرده پنهان فرصتی را تا زند

قصد جنگیدن نمودش بشکند


بس گران دردی تحمل ضعف لا

ناتوان از نصرتی جنگی دلا


یکّه تنهایم چه بسیارند کین

کینه ای دیرینه دارند در کمین


ناتوانم از کمین مانند آن

آن کسانی کینه دارند همچنان


حاضری ناظر تویی پروردگار

بی مدد کارم بدیدی کردگار


این چنین بود یاورم گشتی خدا

بازویم محکم بشد نصرت مرا


کُند کردی هر سلاح تیز را

سوی دشمن از کمین پرتاب ها


خوار کردی دشمنان را با سپاه

برتری دادی شرافت را نگاه


حیله هایی پرت شد هان سوی من

هر یکی برگشت شد از کوی من


اذن خالق بود هر تیری بلا

لا اصابت بر ولی ایمان دلا


این چنین شد جوش دل غلطان شدش

سوزش خشمش بسی سوزان شدش


آن چنان حسرت به دندان او گرفت

یک به یک انگشت خود را در شگفت


جبهه خالی کرد و از آن جا گریخت

هر کسی جانا شنیدش رنگ ریخت


پرچم اسلام رو در اهتزاز

کافران را پرچمی در احتراز


ولی اله بایبوردی


فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  روانشناس ایرانی در لندن   |   ساخت وبلاگ   |   دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده