خانه تگ‌ها آرشیو پیوندها بیوگرافی

قوم ظالم در جهانی زور می گوید خدا

قوم ظالم در جهانی زور می گوید خدا

در فراقت سوختم ای داد رس فریاد رسخلق گیتی را نجاتی ده ز دستان بوالهوسبوالهوس دستان عالم با ریا طرحی کشندآن چنان طرحی که خلقی در اسارت نفس بسظالمان درگیر خونریزی چو زا...

نظر ۰ بازدید ۴۵
که به یک جرعه ای جدا ز وجود

که به یک جرعه ای جدا ز وجود

دست افشان به جام می که نگاهپای کوبان طلب پیاله ز ماهکه به یک جرعه ای جدا ز وجودفارغ از جسم دوری از صد آهولی اله بایبوردی

نظر ۰ بازدید ۲۸
همچو خورشید عالمی نگری

همچو خورشید عالمی نگری

ماه زیبا رخی که جلوه گریهمچو خورشید عالمی نگریآن چنان جلوه صبحدم که دلازلف افشان چو ماه جلوه پریولی اله بایبوردی

نظر ۰ بازدید ۳۲
به هر حرفی ز قرآن کن عطایی

به هر حرفی ز قرآن کن عطایی

خدایا کن پذیرش ختم قرآنتویی دانا سمیع ای خالق جانبه هر حرفی ز قرآن کن عطاییکه روزی ده تویی روزی رسانیبه هر جزوی ز قرآن که تلاوتجزایی می دهی ما را حلاوتبه الف حرفی به م...

نظر ۰ بازدید ۵۰
 صباحی لا برایم لا مسایی

صباحی لا برایم لا مسایی

سؤال از بایزیدی گو به مایی چسان ایام خود را صبح هاییچنین پاسخ به ما گفتش عزیزان صباحی لا برایم لا مساییولی اله بایبوردی20 / 11 / 1396

نظر ۰ بازدید ۳۳
گر پریشانم فراهم توشه ای

گر پریشانم فراهم توشه ای

می دهی ما را مُدام ای ساقیا جان به قربانت به عشقی جان فداکمتر از خاکم ببخشی می مرا تا به خوردش فارغ از هر یک سرااز غمی برهان مرا با باده ای بی خود از خود شادمانی ها مراک...

نظر ۰ بازدید ۵۴
ما که از اویی به جانب او روان

ما که از اویی به جانب او روان

چون هما خواهم کنم پروازها تا دمی از خود رهایی عاقلااز خودی از جمله هستی ها کنار بی تعلّق پر کشم تا ماسوانا تنی خاکی برون سازم ز خود تا به آن جایی روان جانب خداراه شیری ...

نظر ۰ بازدید ۳۴
دل نما آید ز جامی جم دلا

دل نما آید ز جامی جم دلا

آن چنان مستم کنی از خود برون همچو مجنون فارغ از خود در جنونفارغ از بازیگرانی روزگار فارغ از افراد خاطی در زبونپیله کرمی لا که در لاکی نهان دور از خارج مکانی در درونهمچ...

نظر ۰ بازدید ۳۵
دل جام جهان بین شد چون آینه شفافی

دل جام جهان بین شد چون آینه شفافی

درویش چرا نالی اندیشه کنی آنی یک جرعه مرا نوشی فارغ ز جهان فانیطالب تو شدی از ما یک جرعه ز می نابی از هر چه تعلّق ها دوری بکنم آنیدوری ز خودی بی خود در وادی حیرانی آن سم...

نظر ۰ بازدید ۵۱
آب بینی بز مثالی از علی

آب بینی بز مثالی از علی

در میان کوهی به بزهایی نگاهجنب و جوشی قبل خوردن چاشتگاهآن زمانی که درخشان آفتاببا محافظ گله بان دوری ز خوابتکیه بر چوبی عصا مانند خویشعهده دار عدّه بزهایی نه بیشزیر ...

نظر ۰ بازدید ۳۳
علم را بالی به تقوایی شتاب

علم را بالی به تقوایی شتاب

چون برون از خواب غفلت ای فنارو به جانب فاضلانی رهنمامیوه باغی بود شیرین بارشانبی تفاوت از ثمر ای مردمانسدِّ جوعی کرد عزمی راستینپوزه نفسی را بمالیدش زمیناین نشان از ...

نظر ۰ بازدید ۳۷
عطر آگین آسمانش هر طرف

عطر آگین آسمانش هر طرف

گردشی کردم چه باغی با صفادر میان گل بوته هایی بارهاآن الهی باغ ، باغی از بهشتتوشه ای بهتر از آن ایمان سرشتاعتدالی بس درخشان آفتابلا به لا بین درختان بازتابدور از کوهی...

نظر ۰ بازدید ۳۸
ناگهان دیدم چه زیبا بانویی

ناگهان دیدم چه زیبا بانویی

تیره تاری چشمه آبی تا ابدروشنایی آب نهری از احدپرتوی از ماه و خورشیدی از آنهان عبور از چشمه جایز لا همانگام هایی مکث شد ناگه نگاههان عبور از نهر کوچک صبحگاهبا گیاهان ...

نظر ۰ بازدید ۳۶
نهر آبی بین ما او تا سه گام

نهر آبی بین ما او تا سه گام

با تمنّا خواهشی بانو دلاآن چنان نزدیک شد پهلوی مابا شنیدن صوت شیرینش چنانپی به معنایش ببردم فهم آنبا قدومش سبزه در امواج جویجوی زیبای بلورین همچو قویغوطه می خوردش کم...

نظر ۰ بازدید ۴۶
ترجمان علم رحمان مؤمنان

ترجمان علم رحمان مؤمنان

بشنود هر کس حکایت باغ راترک اولی آدمی را عاقلااز گناه آلودگی گردد جدابار دیگر عهد بندد با خدایاد نیکی ها کنی یادی تو راای بشر خاکی تو را خواهد خداهر چه در خلقت برایت آ...

نظر ۰ بازدید ۳۱
بانویی آمد سراغم گفتمان

بانویی آمد سراغم گفتمان

در مکانی شادمانی با سروررو به خواندن آشنایی با غرورچون پری ما بین جنگل گردشیدور هر یک بوته گل ها چرخشیگه به خورشیدی نگاهی گه گریزلحظه ها خندان زمانی اشک ریزچشمه ای رؤ...

نظر ۰ بازدید ۳۵
تاجی از زنبق به سر مردان پیر

تاجی از زنبق به سر مردان پیر

چون به ساحل ما رسیدیم ای رهانهر آبی هر گروهی را جداشعله ها دیدیم از آتش چنانبین ما افتاد ارواحی همانچون قلم موها خطوطی شعله هاهفت رنگی را نمایان بین مااز همان رنگین ک...

نظر ۰ بازدید ۶۲
کلِّ اعضایی زبان دارد دلا

کلِّ اعضایی زبان دارد دلا

دبِّ اکبر اصغری را کن نگاهتا کنی سیری مسیری تا پگاهای که نشناسی غروبی را طلوعجز گناهی کار دیگر لا شروعکو حجابی تا بپوشد نور راآفتابی جلوه ورزی در سماساحلی را بنگر آن ...

نظر ۰ بازدید ۲۶
منجمد یخ شد مبدّل اشک و آه

منجمد یخ شد مبدّل اشک و آه

در تمامی شب تو بودی سوگواراشک افشاندی مصایب پیش یارناگزیر از راه رفتن ناگهانبانویی ظاهر چه زیبا بین مانبا نخستین دید بانو آن چنانبی خود از خود گشته کاری می توانمجلس ...

نظر ۰ بازدید ۳۴
جای بس افسوس ذهن آشفته حال

جای بس افسوس ذهن آشفته حال

بس چه زیبایی فضیلت عفّتیسهم من شد جامه تقوایی همیمحترم ما بین خلقی آدمیبا مقام علمی عملکردی همیحیف دور از راه خطی مستقیمگام خود برداشت کیفر شد الیمبا دروغین وعده های...

نظر ۰ بازدید ۳۶
آدمی با کوله باری از گناه

آدمی با کوله باری از گناه

هان چه شد آن برتری های جهاندل ببستی بر تعلّق جیفه هانبنده گشتی تحت فرمان دنیویاز هوا نفسی نمودی پیرویآه سرد از عمق دل شد برملابس چه افسوسی گذر ایام رالحظه ای ماندم چه ...

نظر ۰ بازدید ۳۶
همچو زورق روی آبی در شنا

همچو زورق روی آبی در شنا

تن به فرمانش بدادم ای رهابا بلند کردن سرم جانب شمابا نشان دادن رخی چون آفتابهر کلامش نیش شد ایمان حجابچون به پیرامون نگاهی ای رهاجلوه ها دیدم نخستین روح هادیدگانم لح...

نظر ۰ بازدید ۸۴
حمل قدسی می کند شیری که دال

حمل قدسی می کند شیری که دال

در عطش ده ساله سیری دیدگانبا ضمیر اندیشه ای جاوید هاندر تفکّر آن چنان سر را ز پاحس می کردم چو یک اعضا دلابی توجّه اعتنایی لا به دورقُرب را رؤیت جمالی جلوه نوردر اسارت ...

نظر ۰ بازدید ۳۵
یک نظر هم بر طبیعت کن نگاه

یک نظر هم بر طبیعت کن نگاه

آدمی را سرنوشتی ای رهااز نخستین ابتدا تا انتهاآدمی چونان نهالی در زمینعنصری لازم نما رشدی همینتابشی از نور خواهد آدمیآب را خواهد نما رشدی همیهر چه در هستی به آبی زند...

نظر ۰ بازدید ۳۶




۱
 ... 
۵۶۷۸۹
 ... 
۱۷



  روانشناس ایرانی در لندن   |   ساخت وبلاگ  


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده